سفارش تبلیغ
صبا ویژن

متال.هخامنشی.عکس.شعر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

بیشرمانه زیستن ما

قسمتی از کتاب نادر ابراهیمی
 
روزی، در مجلس ختمی، مرد متین و موقری که در کنارم نشسته بود و قطره اشکی هم در چشم داشت، آهسته به من گفت: آیا آن مرحوم را از نزدیک می شناختید؟
 
گفتم: خیر قربان! خویشِ دور بنده بوده و به اصرار خانواده آمده ام، تا متقابلا، در روز ختم من، خویشان خویش، به اصرار خانواده بیایند.
حرفم را نشنید، چرا که می خواست حرفش را بزند. پس گفت: بله... خدا رحمتش کند! چه خوب آمد و چه خوب رفت. آزارش به یک مورچه هم نرسید. زخمی هم به هیچکس نزد. حرف تندی هم به هیچکس نگفت. اسباب رنجش خاطر هیچکس را فراهم نیاورد. هیچکس از او هیچ گله و شکایتی نداشت. دوست و دشمن از او راضی بودند و به او احترام می گذاشتند... حقیقتا چه خوب آمد و چه خوب رفت...
  
گفتم: این، به راستی که بیشرمانه زیستن است و بیشرمانه مردن.
با این صفات خالی از صفت که جنابعالی برای ایشان بر شمردید، نمی آمد و نمی رفت خیلی آسوده تر بود، چرا که هفتاد سال به ناحق و به حرام، نان کسانی را خورد که به خاطر حقیقت می جنگند و زخم می زنند و می سوزانند و می سوزند و می رنجانند و رنج می کشند... و این بیچاره ها که با دشمن، دشمنی می کنند و با دوست دوستی، دائما گرسنه اند و تشنه، چرا که آب و نان شان را همین کسانی خورده اند و می خورند که زندگی را "بیشرمانه مردن" تعریف می کنند.
 
آخر آدمی که در طول هفتاد سال عمر، آزارش به یک مدیر کلّ دزد منحرف، به آدم بدکار هرزه، به یک چاقو کش باج بگیر محله هم نرسیده، چه جور جانوری است؟ آدمی که در طول هفتاد سال، حتی یک شکنجه گر را از خود نرنجانده و توی گوش یک خبرچین خودفروش نزده است، با چنگ و دندان به جنگ یک رباخوار کلاه بردار نرفته، پسِ گردن یک گران فروش متقلب نزده، و تفی بزرگ به صورت یک سیاستمدار خودباخته ی وابسته به اجنبی نینداخته، با کدام تعریفِ آدمیت و انسانیت تطبیق می کندو به چه درد این دنیا می خورد؟
آقا ی محترم!ما نیامده ایم که بود و نبودمان هیچ تاثیری بر جامعه بر تاریخ، بر زندگی و بر آینده نداشته باشد. ما آمده ایم که با دشمنان آزادی دشمنی کنیم و برنجانیم شان، و همدوش مردان با ایمان تفنگ برداریم و سنگر بسازیم، و همپای آدمهای عاشق، به خاطر اصالت و صداقت عشق بجنگیم.
 
ما آمده ایم که با حضورمان، جهان را دگرگون کنیم، نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند: از کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو مظلومتر، ما باید وجودمان و نفس کشیدنمان، و راه رفتنمان، و نگاه کردنمان،و لبخند زدنمان هم مانند تیغ به چشم و گلوی بدکاران و ستمگران برود...
 
ما نیامده ایم فقط به خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس از مرگمان، گرگ و چوپان و سگ گله، هر سه ستایشمان کنند...
گمان می کنم که آن آقا خیلی وقت بود که از کنارم رفته بود، و شاید من هم، فقط در دل خویش سخن می گفتم تا مبادا یکی از خویشاوندان خوب را چنان برنجانم که در مجلس ختمم حضور به هم نرساند
برگرفته از سایت chrismaco

شعر قدیمی از منصور

همه منصور رو با آهنگهای شاد میشناسن اما تو آلبومهای اولش یه آهنگی خونده که غمناکه و بنظرم هیچوقت قدیمی نمیشه و بازم ازون آهنگهای تاثیرگذاره. کسی هستش که

یارش تنهاش گذاشته و همش تو رویاهاش میاد و از همه چیز ناراحته و دوس داره دیگه تو رویاهاش نیاد.الان حسشو دارم:

تصویر آخر

 

باز یک شب یک دریچه ، دو چشم قشنگ

نامه ای خیس از ستاره ، من و تو چه بیرنگ

عکسی از دیروز دور ، یادی از فصل غرور

پشت سر درد شبانه ، بغضی از جنس ترانه ، ساز نا کوک زمانه

این همه شعر و سرود ، از تو از عطر تو بود

حلقه های بی نگین تو ، قایقی بی سر نشین تو

راه و خورجین ، اسب و زین تو ، بدترین و بهترین تو ، سهم من فقط همین تو....

ای چراغ هر چه جادو ، شعله های دست تو کو؟

تو دروغی بی فروغی ای چراغ پست کم سوحیف از اشک عاشق من ، حیف از این بیهوده بودن

بی دریغ و بینهایت

حیف از این من

حیف از این تن

حیف از این آه ، خواب کوتاه

حیف از این رنگ سحرگاه

حیف از این رویای روشن

حیف از این ترانه من

راحتم ،بگذار و بگذر ،

رد شو از تصویر آخر.




 


شعر آهنگ جدید بهداد

بعضی وقتا میشه آدم نامردی و بی معرفتی میبینه

اونوقت بعضی آهنگها و شعرها روش بیشتر از قبل تاثیر میذاره

حامد بهداد به تازگی آهنگی با پیانو خونده بنام (( تاریک تاریکم )) که خیلی زیباست و از همین آهنگهاس من که بدجور حالم گرفتس خداییش خوب زخممو تازه میکنه.

لازمه که بگم جناب حامد بهداد. استاد من قربان شما برم که روی هنر ایران اینهمه تاثیر گذاشتید واقعا اینبار هم گل کاشتین و عالی خوندین

تاریک تاریکم به گریه نزدیکم / خورشیدو روشن کن تنهاییمو کم کن

پیشم بیا کم کم از سایه میترسم / دردامو درمون کن آوازو آسون کن

غمگین غمگینم یه بغض سنگینم / تنهاتر از مهتاب رو خواب یه مرداب

دست تو پیدا نیست عطر تو اینجا نیست / نه من نمیتونم بی تو نمیمونم

دور از تو خواب من خواب پریشون شد / قناری تنها موند پروانه ویرون شد

آه ای پری برگرد تو برزخ افتادم / برس به فریادم برس به فریادم

 


زنها را بهتر بشناسیم

1-یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد.به زبان آوردن دوستت دارم موجب می‌شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند.

2-یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل ، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی اختیار ، عشق می‌ورزد.

3-زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم می‌کند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش می‌دارد ، به آن زن اجازه می‌دهد تا بداند تا چه اندازه منحصر به فرد است.

4-وقتی زنی عاشق می‌شود ، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر می‌رسد.

5-نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن می‌بخشاید.

6-یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود.

7-پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد ، به احساس عشق ، نوازش و ملاطفت نیاز دارد.

8-زنان ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس می‌کنند و بعد به کیمیای جسم پی می‌برند.

9-هدف یک زن در برقراری رابطه جسمانی ، شور شهوانی نیست. بلکه مقصود او لذت بردن از صمیمیت ، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است.

10-هنگامی‌که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد ، در عرش سیر خواهد کرد.

11-یک زن هرگز مشکلاتش را دسته بندی نمی‌کند ، در صورتی که زمانی که غمگین و ناراحت باشد ، تمامی‌مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می‌آورند.

12-یک زن هنگامی‌سکوت می‌کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یا اینکه به مرد مقابلش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید.

13-وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می‌سپارد و از ارائه راه حل می‌پرهیزد ، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان می‌کند.

14-مردان و زنان در برابر فشارهای عصبی واکنش های متفاوتی از خود نشان می‌دهند.دراینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می‌باشد ، در صورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد.

15-هنگامی‌که اظهارات و اعمال زنی بیهوده تلقی می‌گردد ، او برای مطرح شدن شروع به ابراز نظریات مخالف و عدم توافق می‌کند.

16-به جرات می‌توان گفت به جز در موارد انگشت شماری ، هیچ چیز بیش از سخن گفتن بر علیه یک زن به او آسیب نمی‌رساند.

17-زن درست مثل یک موج است ، به هنگامی‌که عشق در قلبش به ظهور می‌نشیند ، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می‌رسد.

18-هنگامی‌که موج احساسات یک زن به اوج می‌رسد ، به هیچ عنوان محدودیتی در ارائه عشق نمی‌بیند.

19-مردها همواره باید بدانند که هر گاه زنی رنج و عصبانیت خود را بیرون بریزد و آشکار نماید ، احساس آسایش و آرامش بیشتری می‌کند.

20-این نکته را به خاطر بسپارید که هر گاه زنی در اوج فوران خشم و غم قرار گرفته باشد ، به هیچ عنوان تقصیری را به گردن نمی‌گیرد.

21-وقتی زنی از موضوعی می‌رنجد ، مرد باید ضمن همدردی با او نشان دهد که برای غم او نگران است ، سپس سکوت اختیار کند تا آن زن بتواند احساس همدردی اش را حس کند.

22-دردناک ترین مسائل برای بعضی از زنان ، عدم پذیرش ، قضاوت نادرست و ترک شدن است ، چراکه امکان دارد این باورها در عمق ضمیر ناخودآگاهشان آنان را به سوی این تصور نادرست سوق دهد که لیاقتشان بیش از این نیست.

23-ماهیت یک زن ، درخواست تایید امور است.

24-در صورتی که مردی در مقابل پیشنهادات یک زن از خود مقاومت نشان دهد ، زن با این حال که مفهوم این مقاومت را درک می‌کند ، اما هیچ گونه توجهی به آن نشان نمی‌دهد.ولی در این زمان احساس می‌کند که مرد به او احترام نمی‌گذارد.

25-بسیاری از زنان به این علت که نمی‌خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند ، نیازهایشان را انکار می‌کنند.

26-حتی در صورتی که زنی بپندارد نیازها و خواسته هایش برآورده نخواهند شد ، اجتناب از بیان آنها و قصد انجام دادن تمام کارها به تنهایی ، اشتباه بزرگی است.

27-یک زن باید بیاموزد که چطور نیازها و تمایلات خود را بدون نکوهش و یا تزلزل ابراز دارد و این نکته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

28-امروزه بسیاری از زنان از اینکه عشق می‌ورزند ، اما در عوض چیزی دریافت نمی‌کنند ، رنج می‌کشند ، آنان به دنبال وقفه ای می‌گردند تا در این زمان تنها به خود بیندیشند و توجه کنند و در خلال آن وجودشان را بهتر کنکاش و کشف کنند.

29-یک زن جوان در اوج جوانی مایل است برای برآوردن تمایلات شریک زندگیش خودش را فدا کند.

30-یک زن بطور ذاتی از توانایی نامحدودی در شاداب ساختن دیگران برخوردار است .اما وقتی آن زن لبخند می‌زند ، لبخندش به این معنا نیست که در اوج شادابی و خوشحالی قرار دارد.

31-همیشه زنان به همان اندازه ای که در توان دارند.بخشش می‌کنند و در این زمان به خاطر می‌آورند هنگامی‌که آنان به بخشش نیاز داشتند ، تا حدودی کمتر از این اندازه ، به ایشان بخشیده شده است.

32-اغلب زنان با آنچه همسرشان می‌خواهد به راحتی موافقت می‌کنند ، اما این کار به این معنا نیست که خواسته همسرشان دقیقا همان باشد که آنان می‌خواهند.

33-یک زن ، هرگز به کارهای خودش و همسرش امتیاز نمی‌دهد ، بلکه شوهرش را آزاد می‌گذارد و تصور می‌کند او نیز به همین ترتبیب آزادش گذاشته است.

34-وقتی زنی به ثبت امتیازات می‌پردازد ، ممکن است موضوع بسیار کوچکی در نظرش به اندازه امری بسیار بزرگ به شمار آید.پس امکان دارد یک شاخه گل سرخ بتواند برای شما امتیازات فراوانی به همراه داشته باشد.

35-لحظاتی که مرد ، دستهای زنی را در دست می‌گیرد و او را لمس می‌کند ، لحظاتی هستند که زن به آنها عشق می‌ورزد.


برای سومین سالمرگ پل نیومن

برای سومین سالمرگ پل نیومن
معروف‌ترین چشم آبی تاریخ سینما!


امروزسومین سالمرگ پل نیومن، بازیگر صاحب‌نام هالیوود و معروف‌ترین چشم آبی تاریخ سینماست.
به گزارش ایسنا، پل لئونارد نیومن متولد 26 ژانویه 1926 از بزرگترین بازیگران تاریخ سینما محسوب می‌شود که نقش‌آفرینی او در فیلم‌های گنگستری همچنان در اذهان زنده است.
او در هفت سالگی برای اولین‌بار در اجرای تئاتر «رابین هود» در مدرسه ‌روی صحنه رفت. نیومن در جنگ جهانی دوم در نیروی دریایی آمریکا خدمت کرد، اما به‌علت ابتلا به کوررنگی از خدمت سربازی معاف شد.
نیومن برای اولین‌بار در سال 1953 در نمایشی به نام «پیک نیک» به روی صحنه تئاتر رفت و بعد از این نمایش بود که با کمپانی برادران وارنر قراردادی امضا کرد و اولین‌بار با فیلم «جام نقره‌ای» در سال 1954 وارد دنیای هنر هفتم شد.
پس از آن با فیلم «کسی آن بالا مرا دوست دارد» (1956) و در ادامه با فیلم «گربه روی شیروانی داغ» (1958) نقش مقابل الیزابت تیلور را بازی کرد.
در دهه 50 مارلون براندو سرشناس‌ترین چهره سینمای آمریکا و جهان بود، اما اصول حرفه‌ای که وی به آن اعتقاد داشت، موجب شد او در هر فیلمی بازی نکند. به‌همین جهت تهیه‌کنندگان به‌دنبال چهره‌هایی شبیه او بودند تا بتوانند جایگزین او کنند.
پل نیومن از معدود بازیگرانی بود که دوره گذار هالیوود از دهه 50 به دهه‌های 60 و 70 را با موفقیت گذراند. «تابستان گرم طولانی»، «تیرانداز چپ‌دست»، «پسرها دور پرچم جمع شوید»، «فیلادلفیایی‌های جوان»، «بیلیاردباز»، «نغمه‌های پاریسی»، «پرنده شیرین جوانی»، «هاد»، «نوع تازه‌ای از عشق»، «هارپر»، «لوک خوش‌دست»، «بوچ کسیدی و ساندنس کید»، «پیروزی»، «گاهی پنداری بزرگ»، «پول توجیبی»، «نیش» و «آسمان‌خراش جهنمی» از معروف‌ترین فیلم‌های این دوره زمانی بودند که پل نیومن در آن‌ها نقش‌آفرینی داشت.
نیومن علاوه بر بازیگری، در عرصه فیلم‌سازی نیز فعال بود و چهار اثر بلند سینمایی از جمله «راچل راچل»(1968) ، «تاثیر اشعه گاما بر گل‌های همیشه بهاری مردی در ماه» (1972)، «باغ‌وحش شیشه‌ای» و «بازی موش و گربه» را ساخت.
آخرین نقش‌آفرینی پل نیومن در سینما در سال 2003 رقم خورد که در فیلم «جاده پردیشن» نقش مقابل تام هنکس را بازی کرد و در سال 2007 رسما از دنیای بازیگری خداحافظی کرد.
نیومن در عرصه فعالیت‌های انسان دوستانه نیز فعال بود و به پناهندگان در کوزوو و چندین کشور دیگر کمک‌های میلیون دلاری انجام داد. او از مخالفین جدی جنگ ویتنام بود که ریچارد نیکسون را برای حمله به این کشور مورد انتقاد قرار داد.
در ژوئن 2008 زمانی که نیومن برای کارگردانی اجرای تئاتر«موش‌ها و آدم‌ها» جان اشتاین‌بک آماده می‌شد، پزشکان از ابتلای وی به سرطان ریه خبر دادند. وی روز 26 سپتامبر 2008 درسن 83 سالگی درگذشت.
پل نیومن طی چند دهه فعالیت سینمایی 10بار نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول شد که تنها یک‌بار در سال 1978 برای فیلم «رنگ پول» این عنوان را کسب کرد. البته آکادمی اسکار جایزه انسان دوستانه(1987) و جایزه اسکار افتخاری (1989) را به وی اعطا کرد.
وی در سال 1962 جایزه بفتا و در سال 1995 جایزه خرس نقره‌ای برلین را برای بهترین بازیگری گرفت. نیومن در سال 1958 بهترین بازیگر جشنواره کن انتخاب شد و چهار جایزه بهترین بازیگر مرد گلدن گلوب در کارنامه افتخارات او دیده می شود.
مرور دوباره پیام‌های تسلیت و ابراز احساسات بزرگان دنیای سینما پس از درگذشت این بازیگر فقید هالیوود خالی از لطف نیست؛ جورج کلونی، بازیگر نام‌آشنای هالیوود گفت: «نیومن همه‌چیز را نه فقط برای ما بازیگران، بلکه برای همه فراهم کرد.»
رابرت ردفورد، همبازی پل نیومن در فیلم‌هایی چون «بوچ کسیدی و سندنس کید» و «نیش» گفت: «لحظه‌هایی هستند که در قالب جمله نمی‌توان احساسات را بیان کرد. من دوست واقعی‌ام را از دست دادم. زندگی من و این کشور با وجود او جلوه دیگری داشت»
سالی فیلد، دیگر بازیگر مشهور هالیوود که در فیلم «فقدان رذالت» با نیومن همبازی بود نیز در جملاتی گفت: «بسیار خوشبختم که با او آشنا شدم. جهان با وجود او خوش‌تر بود.»
دانیل کریگ که در «جاده‌ای به سوی تباهی» در کنار پل نیومن ایفای نقش داشت نیز اظهار کرد:«او یکی از بزرگ‌ترین بازیگران تاریخ سینمای جهان و مردی خوش‌چهره بود. با مرگ او، یک عصر بازیگری به پایان رسید.»
ویکتوریا پرینسیپال، هم‌بازی نیومن در فیلم «قاضی روی بین» نیز گفت: «نیومن عرصه بازیگری را برای بسیاری از ما هموار ساخت. سخاوت او برای همه آن‌هایی که او را می‌شناختند، آشکار و برای آنها الهام‌بخش بود.»
دان گلیکمن، رییس انجمن سینمای آمریکا در پیامی به مناسبت درگذشت ستاره سینمای هالیوود اعلام کرد: «او استاد هنر بازیگری بود. هنرمندی که مورد احترام بازیگران هم‌عصر خود بود و همه‌ علاقه‌مندان سینما به او عشق می‌ورزیدند.»
رابرت فارستر، نایب رییس «انجمن پل نیومن» که بیش از250 میلیون دلار کمک‌های انسان‌دوستانه در جهان داشته است، اعلام کرد: «هنر پل نیومن بازیگری، علاقه‌اش به رانندگی و عشق او خانواده و دوستانش بودند. اما قلب و روح او به ساخت جهانی بهتر برای همه مردم تعلق داشت.»
آرنولد شواتزینگر، بازیگر معروف هالیوود و فرماندار سابق کالیفرنیا نیز در این باره گفت: «او یک مرد انقلابی و انسان‌دوست سخاوتمند بود که همه او را ستایش می‌کردند. او میلیون‌ها نفر را با نقش‌آفرینی‌های متفاوت‌اش سرگرم می‌کرد و با کارهای انسا‌ن‌دوستانه‌اش، زندگی بسیاری از کودکان را نجات بخشید.»

بانی فیلم